تحلیل فیلم استخوانهای دوست داشتنی
The Lovely Bones ۲۰۰۹
کارگردان: پیتر جکسون
تهیهکننده: پیتر جکسون
نویسنده رمان: (آلیس سبالد)
فیلمنامه: پیتر جکسون ، فران والاش ، فیلیپا بوینز
بازیگران : سائوریس رونان ، راشل وایس ، مارک والبرگ ، سوزان ساراندون (در نقش مادربزرگ)
موسیقی: برایان انو
توزیعکننده: پارامونت پیکچرز
بودجه : ۶۵ ملیون دلار
خلاصه داستان:
دختر چهارده سالهای به نام سوزی توسط همسایهاش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و سپس کشته شدهاست. او حالا از عالمی شبیه به برزخ به تماشای خانوادهاش مینشیند که چطور با مسئله قتل او کنار میآیند و همچنین به قاتلش مینگرد که چه طور مدارک جرم را پنهان میکند.
درباره فیلم:
تازهترین اثر پیتر جکسون خالق "3 گانه ارباب حلقهها" و "کینگ کنگ" در مقام کارگردان، «استخوانهای دوستداشتنی» نام دارد. فیلم از روی رمان پرفروش و مورد اقبال خوانندگان در سال ۲۰۰۲ به قلم «آلیس سِبالد» (Alice Sebold) ساخته شده است. سوزی سالمون (سائوریس رونان)، دختر ۱۴ سالهی زیبا و شادی است که با پدر (مارک والبرگ) و مادرش (ریچل وایز) و خواهر و برادر کوچکترش زندگی میکند. او عاشق عکاسی است و از همه چیز عکس میگیرد. حتی وقتی همسایهی تنهایشان، آقای هاروی (استنلی توچی) یکی از گلهای رز باغچهاش را میچیند و به پدر و مادرش میدهد. او به پسری با اصلیت هندی علاقمند است. یک روز پسر به او اظهار علاقه میکند، او شادمان به خانه باز میگردد که غروب همان روز، ۶ دسامبر ۱۹۷۳ آن اتفاق میافتد و…
امسال نام پیتر جکسون، بخاطر تهیهکنندگی فیلم «بلوک ۹»، در میان کاندیداهای اسکار دیده شد، اما از فیلم استخوانهای دوستداشتنی، یکبار میان کاندیداها نام برده شده، آن هم بخاطر نامزدی «استنلی توچی» در رشتهی بهترین بازیگر مرد نقش مکمل است. این بازیگر اصالتاً ایتالیایی که از نظر ظاهری، شباهت زیادی به بروس ویلیس دارد، ستارهی درخشان فیلم است. نقش او با وجود اندک بودن دیالوگش، بشدت تکاندهنده و تعیین کننده است، او اغلب با کنشهای فیزیکی و میمیک چهرهاش بیننده را سخت تخت تاثیر قرار میدهد و تنها با دیدن این فیلم است که میتوان دانست نامزدی او کاملاً منصفانه است. کارگردانی پیتر جکسون نکتهی مثبت دیگر فیلم است، او که در نگارش فیلمنامه با فرن والش و فیلیپا بویِنس همکاری داشته، توانسته آسیب خانواده پس از حادثه، نگرانیها، دلتنگیها و تجسم دنیای بعدی را به تصویر بکشد. با آنکه این کار، بسیار متفاوت از ارباب حلقهها و کینگکنگ است، اما باز بسیار وابسته به جلوههای ویژهی سورئالیستی است و رفت و بازگشتها بین دنیای واقعی و دنیای فانتزی سوزی، یک رئالیسم جادویی تاثیرگذار میآفریند. فیلم بسیار وابسته به نشانهها است. نشانههایی که در ابتدای فیلم دیده میشود به تدریج در قسمتهای انتهایی فیلم مفهوم مییابد و بدی کاملاً منصفانه مجازات میشود، این سبک مجازات، من را به یاد فیلمهای «مسیر سبز» و «رهایی از شائوشنگ»، آثار درخشان فرانک دارابونت میاندازد. اگر بینندهی دقیقی باشید، در سکانسی که پدر و مادر سوزی برای گرفتن عکسهایی که سوزی انداخته به عکاسی فروشگاه رفتهاند، پیتر جکسون را با ظاهر جمع و جور شدهاش پشت ویترین مغازه در حال امتحان یک دوربین میبینید. طراحی گریم، صحنه و لباس هم بهخوبی بیننده را با سالهای اولیهی دههی هفتاد میبرد.
فیلم در مجموع دوستداشتنی و خوب بود و میتوانم تماشایش را به شما توصیه کنم، چشمهای درشت آبی و معصوم سوزی، روایت خوب و بازی فوقالعادهی استنلی توچی را مسلماً بهراحتی از یاد نمیبرید. زندگی خیلی کوتاه است، و همهی ما میمیریم. بچهها خیلی معصومند، آنها به بهشت میروند.
منابع:
1- http://1pezeshk.com/archives/2010/02/the-lovely-bones.html - (البته با کمی دستکاری)
معرفی و بررسی کتاب استخوان های دوست داشتنی
تهیه و تنظیم از رضا
منبع وبلاگ حلقه فیلم
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آثار فوق لیست کامل را دانلود کنید
لیست کامل فیلم ها را می توانید از اینجا یا اینجا دانلود کنید